مدلهای هدفگذاری در ورزش:
هدفگذاری در روانشناسی ورزشی به چندین مدلِ معتبر تقسیمبندی میشود که هرکدام کاربرد خاصی دارند:
این مدل یکی از رایجترین و کاربردیترین مدلهای هدفگذاری است و مخفف کلمات زیر است:
- S: Specific (مشخص) – یعنی هدف باید دقیق و واضح باشد، نه مبهم و کلی. برای مثال، بهجای اینکه بگویید «میخواهم بهتر شوم»، بگویید «میخواهم رکورد پرش طولم را ۲۰ سانتیمتر افزایش دهم». این باعث میشود ذهن شما تمرکز بالاتری روی آن هدف داشته باشد.
- M: Measurable (قابل اندازهگیری) – یعنی باید بتوانید مشخص کنید چقدر به هدفتان نزدیک شدهاید. اگر هدف قابل اندازهگیری نباشد، نمیدانید که موفق شدهاید یا نه. مثال: «در پایان ماه، تعداد تکرارهای حرکت اسکوات را از ۳۰ به ۴۰ برسانم.»
- A: Achievable (دستیافتنی) – یعنی هدفی که در توانایی فعلی یا آینده نزدیک ورزشکار باشد. نه آنقدر آسان که چالشی نداشته باشد و نه آنقدر سخت که غیرممکن به نظر برسد. برای مثال، اگر یک شناگر تازهکار بخواهد ظرف ۳ ماه به سطح المپیکی برسد، این هدف دستیافتنی نیست. اما اگر هدفش رسیدن به زمان بهتر در یک رقابت محلی باشد، با تمرین منظم ممکن خواهد بود.
- R: Relevant (مرتبط با مسیر اصلی) – یعنی هدف باید به مسیر اصلی ورزشی شما مرتبط باشد، نه اینکه انرژی شما را به سمت مسائل فرعی ببرد. برای مثال، یک بسکتبالیست بهتر است روی بهبود دقت پرتاب تمرکز کند نه یادگیری نواختن گیتار!
- T: Time-bound (دارای زمانبندی مشخص) – یعنی هدف باید زمان مشخصی داشته باشد تا ذهن برای رسیدن به آن برنامهریزی کند. مثال: «تا پایان تابستان رکورد دوی ۵ کیلومترم را از ۲۵ دقیقه به ۲۳ دقیقه کاهش دهم.»
مثال: «من میخواهم ظرف ۳ ماه آینده، رکورد دوی ۱۰۰ مترم را از ۱۲.۵ ثانیه به ۱۲ ثانیه کاهش دهم.»
مزیتها: وضوح، انگیزه بالا، قابلیت پیگیری پیشرفت
عیب: اگر هدف بیش از حد سخت تعیین شود، ممکن است باعث سرخوردگی شود.
مثال: فرض کنید یک دونده تازهکار تصمیم بگیرد که ظرف دو ماه رکورد دوی ۱۰۰ مترش را از ۱۵ ثانیه به ۱۰ ثانیه برساند، یعنی در سطح قهرمانان المپیک بدود. چنین هدفی نهتنها غیرواقعیست، بلکه پس از چند هفته تلاش و عدم دستیابی به آن، باعث دلسردی، کاهش انگیزه و حتی ترک تمرینات میشود. در حالی که اگر همان ورزشکار هدف خود را کاهش یک ثانیهای زمان ظرف دو ماه تعیین کند (مثلاً رسیدن از ۱۵ به ۱۴ ثانیه)، با احتمال بسیار بالاتری به آن دست پیدا میکند و این موفقیتهای کوچک، اعتمادبهنفس او را افزایش میدهد.
________________________________________
مدل اهداف فرآیندی، عملکردی و نتیجهای
این مدل، اهداف را به سه سطح تقسیم میکند:
- هدف فرآیندی: تمرکز بر اجرای درست مهارتها. مثال: «هر بار ضربه والیبال را با تکنیک صحیح انجام دهم.»
- هدف عملکردی: تمرکز بر بهبود نسبت به خود قبلی. مثال: «امتیازم را از ۷۰٪ به ۸۵٪ برسانم.»
- هدف نتیجهای: تمرکز بر برد یا جایگاه. مثال: «قهرمان مسابقات استانی شوم.»
مزیتها: ساختار چندلایه و افزایش تمرکز در تمرینها؛ این مدل به ورزشکار کمک میکند تا نهتنها روی نتیجه نهایی متمرکز باشد، بلکه فرایندها و عملکرد روزانه را نیز در اولویت قرار دهد. برای مثال، یک تکواندوکار نوجوان که میخواهد قهرمان مسابقات کشوری شود، ممکن است ابتدا تمرکز خود را روی هدف فرآیندی مانند «بهبود تعادل در اجرای حرکات پا طی تمرینات روزانه» قرار دهد. سپس یک هدف عملکردی تعیین کند: «افزایش دقت ضربات از ۶۰٪ به ۸۵٪ طی ۴ هفته.» و در نهایت، هدف نتیجهای او میشود: «کسب مقام اول در رقابتهای استانی.» این ساختار لایهلایه باعث میشود ورزشکار در هر مرحله احساس پیشرفت داشته باشد، تمرینات را هدفمندتر دنبال کند و اعتمادبهنفسش بهمرور رشد یابد.
عیب: اگر فقط روی هدف نتیجهای تمرکز شود، شکست در آن باعث ناامیدی شدید میشود. برای مثال، فرض کنید یک کشتیگیر نوجوان تنها هدفش این باشد که قهرمان مسابقات کشوری شود و تمام تمرینات، تلاش ذهنی و برنامهریزیاش فقط برای این نتیجه نهایی باشد. اگر به هر دلیلی، مثل مصدومیت یا اشتباه داوری، به این قهرمانی نرسد، تمام انگیزهاش ممکن است از بین برود و حتی ادامه مسیر ورزشیاش را زیر سؤال ببرد. به همین دلیل، اگر میخواهید از هدفهای نتیجهای استفاده کنید، باید حتما همراه آن، هدفهای فرآیندی و عملکردی نیز تعریف کنید؛ مثلاً بهجای اینکه فقط بگویید «میخواهم اول شوم»، بگویید: «در هر مسابقه تکنیکهایم را با دقت اجرا کنم (هدف فرآیندی) و نسبت به مسابقه قبلی، امتیاز بیشتری کسب کنم (هدف عملکردی)». این کار باعث میشود حتی اگر به نتیجه نهایی نرسید، باز هم احساس پیشرفت و رضایت داشته باشید.
________________________________________
مدل هدفگذاری انگیزشی و شناختی
- هدفگذاری انگیزشی: افزایش شور و اشتیاق برای تمرین و مسابقه.
هدفگذاری انگیزشی به ورزشکار کمک میکند تا برای ادامه دادن مسیر ورزشی خود حتی زمانی که در شرایط سخت یا ناکامی قرار دارد، همچنان انگیزه داشته باشد. این اهداف میتوانند شامل مواردی همچون:
- حس رقابت و برتری: برای مثال، ورزشکار ممکن است هدفگذاری کند که "میخواهم در تمرینات و مسابقات همیشه بهترین عملکرد را داشته باشم."
- افزایش انرژی و لذت در تمرین: ورزشکار ممکن است به هدفی مانند "تمریناتم را با انرژی و انگیزه بالا شروع کنم" فکر کند تا شور و اشتیاق را در خود زنده نگه دارد.
- الهام بخشی به دیگران: برخی ورزشکاران هدفگذاری میکنند که با عملکرد خود دیگران را تشویق و به آنها انگیزه دهند، بهعنوان مثال، "من برای الهامبخشی به دیگران تمرین میکنم."
این نوع هدفگذاری کمک میکند تا ورزشکار از نظر ذهنی همیشه در سطح بالای انگیزشی باقی بماند و در صورت مواجهه با موانع، بهراحتی از آنها عبور کند. به علاوه، این اهداف به ورزشکاران کمک میکنند که در مواقعی که احساس بیانگیزگی دارند، همچنان ادامه دهند و از مسیر خارج نشوند.
مثال:
یک دونده ممکن است هدفگذاری انگیزشی داشته باشد که "هر روز با ذهنی مثبت و شجاع برای تمرین بروم." این هدف، به جای اینکه به یک نتیجه خاص اشاره کند (مانند زمان خاصی برای دویدن)، روی افزایش انرژی و انگیزه برای تمرینات تأکید دارد.
هدفگذاری انگیزشی میتواند کمک کند تا ورزشکار بهطور مستمر در مسیر پیشرفت خود باقی بماند و هیچگاه از هدفهای بلندمدت خود دست نکشد.
هدفگذاری شناختی:
تمرکز بر یادگیری مهارتها و افزایش خودآگاهی ذهنی.
هدفگذاری شناختی در روانشناسی ورزشی به معنای تعیین اهدافی است که به تقویت و توسعه مهارتهای ذهنی و خودآگاهی ورزشکاران کمک میکند. برخلاف اهداف فیزیکی یا عملکردی که تمرکزشان بر بهبود مهارتهای جسمی و تکنیکی است، هدفگذاری شناختی بر فرآیندهای ذهنی متمرکز است که تأثیر زیادی بر نحوه عملکرد ورزشکار در موقعیتهای مختلف دارد.
هدفگذاری شناختی شامل موارد زیر میشود:
- افزایش خودآگاهی ذهنی: ورزشکار باید توانایی شناخت و درک دقیق افکار و احساسات خود در هنگام رقابت یا تمرینات را داشته باشد. این امر به او کمک میکند تا از افکار منفی و محدودکننده مانند استرس یا تردید اجتناب کرده و به جای آن، ذهنش را بر روی اهداف و تکنیکهای ورزشی خود متمرکز کند.
- یادگیری مهارتهای مدیریت فشار: یکی از جنبههای مهم هدفگذاری شناختی، توانایی ورزشکار برای حفظ آرامش و تمرکز در موقعیتهای پر فشار است. برای مثال، در مسابقات مهم یا در لحظات بحرانی، توانایی درک نحوه واکنش مغز و تغییر الگوهای فکری میتواند منجر به عملکرد بهتری شود.
- بهبود تصمیمگیری: هدفگذاری شناختی به ورزشکار کمک میکند تا فرآیندهای ذهنی خود را برای گرفتن تصمیمات بهتر و سریعتر در شرایط مختلف، بهبود دهد. برای مثال، یک فوتبالیست میتواند هدفی تعیین کند تا با تمرکز بیشتر، تصمیمات بهتری در لحظات حساس بازی بگیرد.
در نهایت، هدفگذاری شناختی به ورزشکاران این امکان را میدهد که ذهن خود را مانند یک ابزار قوی و دقیق تربیت کنند و آن را در مسیر رسیدن به موفقیتهای ورزشی خود به کار گیرند. این نوع هدفگذاری نهتنها بر بهبود عملکرد رقابتی تأثیر دارد، بلکه به ورزشکاران کمک میکند تا به خودآگاهی و توسعه روانی بیشتری دست یابند.
________________________________________
مثال: هدفگذاری شناختی در تنیس
برای مثال، فرض کنید یک تنیسباز حرفهای قصد دارد هدفگذاری شناختی انجام دهد تا بتواند در مسابقات مهم ذهنیت خود را مدیریت کند و عملکرد بهتری داشته باشد.
این تنیسباز تصمیم میگیرد که در هر مسابقه بزرگ، تمرکز بیشتری بر روی نحوه واکنشهای ذهنیاش داشته باشد، بهویژه در مواقع استرسزا یا زمانی که احساس فشار میکند. هدف او این است که در هر شرایطی از افکار منفی و اضطراب دوری کند و بهجای آن، ذهنش را به تمرکز بر استراتژیهای بازی و تکنیکهای بهینهاش هدایت کند.
هدف شناختی او به این شکل خواهد بود:
- هدف کوتاهمدت: در هر بازی بزرگ، زمانی که احساس استرس یا فشار میکنم، از تکنیکهای تنفس عمیق برای آرامش و تمرکز بهتر استفاده کنم.
- هدف بلندمدت: در طی شش ماه آینده، در تمام مسابقات مهم، از افکار منفی (مثل ترس از اشتباه یا شکست) جلوگیری کنم و بهجای آن، ذهنم را به نقاط قوت بازی و استراتژیهایی که مربیام برایم تعیین کرده، متمرکز کنم.
چگونه این هدف را اجرا کند؟
1. قبل از هر مسابقه، یک دقیقه تمرین تنفس عمیق: این تمرین به او کمک میکند تا ذهنش را از افکار نگرانکننده پاک کند و تمرکز بیشتری بر روی بازی پیدا کند.
2. استفاده از جملات تأکیدی مثبت: هر بار که شروع به احساس فشار میکند، میتواند از جملاتی مانند "من توانایی کنترل این وضعیت را دارم" یا "فقط بر روی بازی تمرکز کن" استفاده کند.
3. گزارش روزانه: بعد از هر مسابقه، یادداشتهایی بنویسد که چطور توانسته است ذهنش را در موقعیتهای استرسزا مدیریت کند و چه تکنیکهایی موثر بودهاند.
این هدفگذاری شناختی به او کمک میکند تا در موقعیتهای پر استرس بتواند از تمرکز خود بکاهد و به جای افکار منفی، به تکنیکها و استراتژیهای بازی فکر کند. در نتیجه، عملکرد ذهنی او در مسابقات بهبود یافته و از فشار روحی که ممکن است بر او وارد شود، کاهش مییابد.
مزیتها:
این مدل برای ورزشکارانی که با مشکلات انگیزشی، عدم تمرکز یا ذهن آشفته دستوپنجه نرم میکنند بسیار مفید است. زیرا هدفگذاری انگیزشی میتواند حس معنا، اشتیاق و انرژی درونی آنها را تقویت کند و هدفگذاری شناختی نیز به آنها کمک میکند تا خودآگاهی بیشتری پیدا کنند، افکار مزاحم را شناسایی کرده و عملکرد ذهنی خود را در موقعیتهای پرفشار بهبود دهند.
عیب:
اجرای مؤثر این مدل نیاز به همراهی و راهنمایی یک روانشناس دارد؛ چراکه ورزشکار باید بتواند با کمک یک متخصص ذهن خود را بهدرستی تحلیل کند، الگوهای فکری منفی را بشناسد، با تمرینهای شناختی ساختار ذهنیاش را تقویت کرده و بین انگیزه بیرونی و درونی تعادل برقرار کند. بدون چنین راهنماییای، ممکن است این نوع هدفگذاری بهدرستی اجرا نشود یا حتی باعث سردرگمی بیشتر شود.
چرا ورزشکاران حرفهای به مشاوره برای هدفگذاری نیاز دارند؟
1. تشخیص اشتباه در هدفگذاری: بسیاری از ورزشکاران، اهدافی تعیین میکنند که یا بیش از حد بلندپروازانه هستند، یا خیلی ساده. این باعث میشود یا ناامید شوند یا پیشرفت چندانی نکنند. مشاور، به شما کمک میکند اهداف واقعگرایانه، مرحلهای و پیشبرنده تعریف کنید.
2. شناخت باورهای محدودکننده ذهنی: گاهی ذهن شما با افکاری مثل "من به درد قهرمانی نمیخورم" یا "تا حالا کسی از شهر من موفق نشده" جلوی پیشرفتتان را میگیرد. مشاور کمک میکند این افکار را شناسایی و اصلاح کنید.
3. ساخت ساختار ذهنی رقابتی: مشاور حرفهای با تکنیکهایی مثل تصویرسازی، بازسازی ذهنی مسابقه، تمرکز روی فرایند، و هدفگذاری لایهلایه، ذهن شما را تبدیل به یک سلاح قدرتمند میکند.
✅ مزایا و معایب هدفگذاری اصولی
- افزایش انگیزه و انرژی در تمرینات
– وقتی هدف مشخص دارید، هر تمرین هدفمندتر میشود و دیگر تمرینها فقط تکرار بیمعنا نیستند، بلکه هر حرکت قدمی به سوی هدف است.
- ایجاد تمرکز و مسیر شفاف پیشرفت –
هدفگذاری درست به ذهن کمک میکند تا مسیر حرکت مشخص باشد؛ شما دقیقاً میدانید چه میخواهید و چه باید بکنید تا به آن برسید.
- اندازهگیری موفقیت –
با اهداف قابل سنجش، میتوان بهوضوح دید چقدر پیشرفت کردهاید و این باعث ایجاد حس رضایت و پیشرفت واقعی میشود.
- تقویت اعتماد به نفس –
دستیابی به اهداف کوچک، اعتماد به نفس را تقویت میکند. هر موفقیت یک گام ذهنی مثبت برای ادامه مسیر است.
- کاهش اضطراب و استرس در رقابتها –
وقتی ذهن شما با اهداف فرآیندی و عملکردی آشنا باشد، تمرکزتان روی اجرای درست خواهد بود نه فقط نتیجه نهایی؛ همین موضوع استرس را کاهش میدهد و عملکردتان را بالا میبرد.
❌ معایب (در صورت اجرای نادرست):
- • ایجاد فشار بیش از حد – تعیین اهداف غیرواقعبینانه یا فشرده میتواند باعث خستگی ذهنی، اضطراب و کاهش لذت از ورزش شود. این فشار روانی نهتنها به عملکرد آسیب میزند بلکه ممکن است باعث فرسودگی زودهنگام شود.
- • سرخوردگی در صورت شکست زودهنگام – وقتی اهداف بلندمدت بدون تقسیمبندی مرحلهای تعریف میشوند، رسیدن به آنها سخت و ناکامی در مسیر، بسیار محتملتر است. این موضوع میتواند باعث ناامیدی و توقف کامل تلاش شود.
- • مقایسه مخرب با دیگران – هدفگذاری نادرست ممکن است باعث شود ورزشکار بهجای تمرکز بر پیشرفت شخصی، دائماً خود را با دیگران مقایسه کند؛ مخصوصاً با کسانی که تجربه یا توانایی بیشتری دارند. این مقایسهها انگیزه را کاهش میدهد و به عزتنفس آسیب میزند.
-
مثال: اگر ورزشکاری بهجای هدف شخصی، خود را با قهرمان جهانی مقایسه کند، ممکن است دلسرد شود و حتی دچار تردید در تواناییهایش گردد. اما اگر بگوید: «میخواهم رکورد خودم را هفتهای ۱٪ بهبود دهم»، پیشرفت ملموسی تجربه میکند که به او انگیزه ادامه مسیر میدهد.
مثال: اگر ورزشکاری بهجای هدف شخصی، خود را با قهرمان جهانی مقایسه کند، ممکن است دلسرد شود. اما اگر بگوید: «میخواهم رکورد خودم را هفتهای ۱٪ بهبود دهم»، پیشرفت ملموسی تجربه میکند. |
نقلقولهایی الهامبخش از اسطورهها درباره هدفگذاری
🗣️ مایکل فلپس (اسطوره شنای جهان):
"من هر شب قبل از خواب، اهدافم رو توی ذهنم تصویر میکردم؛ نه فقط روی سکو، بلکه مسیر رسیدن به اون سکو. این تصویرسازی، بهم کمک کرد در مسیر بمونم."
📍 مصاحبه با NBC Sports، ۲۰۱۶
🗣️ سر الکس فرگوسن (مربی افسانهای منچستر یونایتد):
"بازیکنی که هدف نداره، در زمین هم گم میشه."
📍 کتاب "رهبری"، فصل هدفگذاری
🗣️ سرافینا اوکامپو (قهرمان تنیس پارالمپیک):
"هدف برای من نهفقط راه موفقیته، بلکه یادآور اینه که کی بودم و قراره کی بشم."
📍 مصاحبه با Paralympic.org، ۲۰۱۹
________________________________________
تأثیر هدفگذاری در زندگی ورزشکاران حرفهای
🎯 سایمون بایلز (ژیمناست آمریکایی): پس از تعیین اهداف سلامت روان، توانست پس از بحران روحی در المپیک توکیو، مسیر موفقیت خود را با آرامش ادامه دهد. (منبع: مصاحبه NBC Sports، ۲۰۲۱)
🎯 نوواک جوکوویچ: با تعیین هدف بازگشت به رتبه اول جهان پس از مصدومیت، برنامه تمرینی دقیق و ذهنی قدرتمندی طراحی کرد. (منبع: BBC Sport، ۲۰۱۹)
________________________________________
نتیجهگیری: چه مدلی برای چه ورزشکاری؟
ورزشکار مبتدی:
✅ مدل پیشنهادی: SMART + اهداف فرآیندی ✅
چرا؟ باعث ساخت عادتهای صحیح از ابتدا میشود و حس موفقیت تدریجی ایجاد میکند ✅
چطور اجرا کند؟ یک دفترچه هدف تهیه کند، اهداف هفتگی بنویسد، و در پایان هر
هفته بررسی کند که چقدر پیش رفته
ورزشکار حرفهای:
✅ مدل پیشنهادی: ترکیب SMART + اهداف عملکردی + شناختی ✅
چرا؟ چون نیاز به رشد تکنیکی، ذهنی و حفظ انگیزه دارد ✅
چطور اجرا کند؟ همراه با مربی یا روانشناس برنامهریزی
هدف داشته باشد، ارزیابی دورهای کند، و برنامه تمرینیاش را بر اساس آن تنظیم کند
ورزشکار اسطورهای:
✅ مدل پیشنهادی: هدفگذاری انگیزشی + نتیجهای بلندمدت ✅
چرا؟ چون در اوج است و هدفش الهامبخشی، رکوردزنی یا جاودانهسازی نام خود است ✅
چطور اجرا کند؟ با ایجاد چشماندازهای فراتر از ورزش، مانند تأثیر اجتماعی، مربیگری، یا ساخت برند شخصی
________________________________________________________________________________
🎯: چگونه هدفگذاری را به عادت روزانه تبدیل کنیم؟
یکی از مؤثرترین راهها برای ماندگاری هدفگذاری در ذهن ورزشکار، تبدیل آن به بخشی از روتین روزانه است. داشتن هدف کافی نیست؛ شما باید هر روز با آن زندگی کنید. در ادامه چند راهکار کاربردی برای این کار ارائه میشود:
- دفترچه هدفگذاری شخصی داشته باشید: هر روز صبح، اهداف اصلی خود را مرور کرده و پیشرفتها را یادداشت کنید.
- از تصویرسازی ذهنی استفاده کنید: هر شب پیش از خواب، خود را در حال رسیدن به هدفتان تصور کنید. این تکنیک، مغز را طوری برنامهریزی میکند که به سوی هدف حرکت کند.
- هدف را روی دیوار اتاق یا گوشی خود بچسبانید: دیدن روزانه هدف باعث فعال ماندن انگیزه و تمرکز ذهنی میشود.
- هر هفته یک هدف کوچکتر تعریف کنید که شما را به هدف بزرگتر نزدیکتر کند؛ این کار ذهن را در حالت «پیشرفت پیوسته» نگه میدارد.
- از مربی یا مشاور بخواهید پیگیر باشد: داشتن یک همراه حسابگر، احتمال اجرای مداوم را چند برابر میکند.
هدفگذاری زمانی اثرگذار است که از حالت شعار بیرون آمده و تبدیل به سبک زندگی ورزشی شما شود. که به او انگیزه ادامه مسیر میدهد.
به یاد داشته باش:
ورزشکاری که هدف ندارد، مثل قایقیست که بدون سکان در دریا سرگردان است. اما ورزشکاری که هدفگذاری درست دارد، حتی در طوفان هم میداند به کدام سو باید پارو بزند. 🏅
منابع علمی و معتبر:
1. Weinberg, R. S., & Gould, D. (2018). Foundations of Sport and Exercise Psychology. Human Kinetics.
2. Locke, E. A., & Latham, G. P. (2002). Building a practically useful theory of goal setting and task motivation. American Psychologist, 57(9), 705–717.
3. Hardy, L., Jones, G., & Gould, D. (1996). Understanding Psychological Preparation for Sport: Theory and Practice of Elite Performers. Wiley.
4. مصاحبههای رسمی منتشرشده در ESPN، BBC، NBC و کتاب Leading از الکس فرگوسن.
اگر نظر یا نکته ای هست بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نمیشود