یک لحظه تصور کنید که برای انجام یک کار خیلی مهم مثل کمک به عزیزترین آدمهای زندگیات یا بدست آوردن یک گنج گرانقیمت، در خیابانها و جادهها در حال رانندگی هستید. اینجا اصلیترین و اولویتدارترین کارِ شما اینست که سریعتر و سالمتر رانندگی کنید و به مقصد برسید، مابقی کارها جزئیات محسوب میشوند.
مثلاً اگر یک دوست از شما بخواهد که او را به یک مقصدی برسانید، شما عذرخواهی میکنید و به مسیرتان ادامه میدهید.
اگر در مسیرتان تصادفی اتفاق افتاده باشد یا یک مراسم عروسی باشد شما به هیچ وجه توجهی نخواهید کرد و به مسیرتان ادامه خواهید داد.
اگر کسی به آینه بغل شما یا به چراغ عقب ماشین شما بزند، یا اگر رانندهای به رانندگی شما اعتراض داشته باشد بازهم توجهی نخواهید کرد و برای شما مهم نیست چون میخواهید سریعتر و سالمتر به مقصدتان برسید.
اگر جاده و خیابان دچار ترافیک و شلوغی شده باشد شما باید بدون آه و ناله کردن و ناامید شدن فقط به مسیرتان ادامه دهید و هر راه قانونی و بعضاً غیرقانونی پیدا میکنید که به مقصدتان برسید.
شما از گاهاً از چراغ قرمز و دوربین کنترل سرعت و حتی از پلیس هم رد میشوید تا به مقصدتان برسید. شما کلی ریسک کردید و از خیلی از خطرات گذشتید.
چرا به این همه موارد مهم و غیرمهم توجه نمیکنید؟
چون مقصدِ بسیار مهم و حیاتی در انتظارتان هست، برای همین سایر موارد مهم و غیرمهم، جذاب و غیرجذاب حواشی محسوب میشوند.
حاشیه چیست؟
تعریف من از حاشیه برای یک ورزشکار حرفهای بسیار ساده هست یعنی:
هر چیزی یا هر کاری یا هر کسی که غیر از ورزش قهرمانیات باشه. |
چه چیزهایی یا چه کارهایی یا چه کسانی حواشی هستند؟
تعریف و تصور خیلی از ورزشکاران از حواشی یعنی کارهایی یا کسانی که مهم نیستند و به صورت مستقیم به ورزش قهرمانی آسیب میزنند.
اما اتفاقاً خیلی از حواشی هستند که خیلی هم مهم و اساسی هستند اما یک بار دیگر تعریف من از حواشی را بخوانید.
برخی از کارها و آدمها و عادتها در زندگی ما هستند که اتفاقاً خیلی هم مهم هستند اما وقتی که به اهدافمان کمک نمیکنند و حتی به ما آسیب میرسانند یعنی حواشی، که باید مدیریت یا حذف شوند.
⛔ ارتباطات زیادی و اضافه:
ورزشکار حرفهای یا ورزشکاری که میخواهد حرفهای باشد باید "سرش توی لاک خودش باشد". آنها یا ارتباطات زیادی و اضافهای ندارند یا اگر ارتباطات زیادی با آدمهای مختلف دارند به خوبی میتوانند که آن را کنترل و مدیریت کنند. آنها نه به خودشان این اجازه را میدهند که دائماً در ارتباطات باشند و نه به بقیه اجازه میدهند که هر وقت دلشان بخواهد وارد حریم خصوصی و تمرکز و خلوت آنها بشوند.
ورزشکار حرفهای در بحث ارتباطات باید خودخواه باشد، نه به این معنا که بقیه را نادیده بگیرد یا بی احترامی کند، بلکه به این معنا که باید خودش رشد کند.
⛔ دوستدختر/دوستپسر داشتن:
بنا به هر دلیلی اینها تمرکز را از شما میگیرد چون دغدغههای شما را افزایش میدهد و سوالات زیادی را در ذهن شما ایجاد میکند که به ورزش قهرمانی آسیب میرساند. مثلاً:
❓ آیا این شخص به من وفادار هست؟ نکنه بهم خیانت کنه؟
❓ آیا منو رها نمیکنه؟ آیا مثل قبلیا نیست؟
❓ دخترها/پسرها وفا ندارند. در این زمانه دختر/پسر مناسب گیر نمیاد.
❓ قهرمانان نباید ازدواج کنند اما میتونن ارتباطات مختلفی داشته باشند
❓ ارتباط ما چقدر نزدیک شود، چقدر میتونم بهش اعتماد کنم؟
❓ آیا گزینه بهتری وجود دارد؟ آیا من گزینه مناسبی را انتخاب کردم؟ آیا من گزینه مناسبی برای او هستم؟
❓ اگر من موفق شوم؟ اگر او موفق شود؟
❓ آیا با کس دیگری ارتباط دارد؟ آیا با من صادق است؟ انگار یه چیزایی رو از من پنهان میکنه؟
❓ آیا او را به خانوادهام معرفی کنم؟ آیا خانوادهام موافق هستن؟ آیا ما به هم میخوریم؟ میتونیم با هم کنار بیاییم؟
❓ آیا با درآمد و شغل من که الان شرایط خوبی ندارم میتونه کنار بیاد؟ اصلاً الان من این شرایط رو ندارم که زمان زیادی برای کسب درآمد بذارم آیا این شرایط ِخواب و سبک زندگی مرا میپذیرد؟
و کلی افکار و سوالات و دغدغههای دیگر که میتواند تمرکز و ذهنیت شما را مشغول کند و از دنیای ورزش خارج کند. منظور من این نیست که اگر ارتباط داشته باشید دیگه قهرمان نمیشوید، اما اگر فعلاً نباشه قطعاً بهتر است.
ارتباط زمانی بهتر است که دو طرف آموزش کافی دیده باشند و درک متقابلی از شرایط و موقعیت همدیگه داشته باشند و به رشد خود و همدیگر کمک کنند و تلاش کنند که نیازهای همدیگر را تا جایی که میتوانند را برطرف کنند یا پاسخ مثبت دهند و هدفشان این باشد که این ارتباط روز به روز بهتر و مستحکمتر و پایدارتر شود به ازدواج منجر شود.
⛔ تفریحات متنوع و مختلف برای فرار از خود و بدست آوردن لذتهای آنی:
تفریح یکی از نیازهای اساسی انسانها خصوصاً ورزشکاران است. اگر دقت کنید تیمهای بزرگ و بازیکنان بزرگ در زمانهای استراحت (پیش فصل و بعد از یک دوره مسابقات مهم) به یک مسافرت چند روزه میروند. حتی آمادگی پیش فصل را در یک اردوی خارج از استان یا خارج از کشور یا حتی خارج از قاره انجام میدهند (بسته به توان ورزشکار/تیم). اما من اینها را توضیح دادم که به شما بگویم آنها این تفریحات را در شرایطی انجام میدهند که چندین ماه در تمرینات و مسابقاتِ سخت و پرفشاری بودند که پر از آسیب و استرس و برد و باخت و ... بوده است. تفریحات آنها سالم و در مسیر درستی است.
متاسفانه برخی از ورزشکاران تصور میکنند که تفریح یعنی آزادی مطلق، یعنی هر چی دوست داری بخوری، با هر کسی یا کسانی که دوست داری باشی، هر کاری دوست داشتی انجام بدی، تا هر زمان که خواستی بیدار بمانی و ...
اما یک چارچوب را برای خود در نظر بگیرید که هم آزادی داشته باشه و هم خیلی از مسیر حرفهای گری و قهرمانی خارج نشوید.
⛔ دیدن فیلمهای جورواجور و سرگرم کننده:
برخیا به دیدن فیلمها و سریالها عادت کردهاند و آن را سبک زندگی و حق خود میدانند و اصلاً به محتوای فیلم دقت نمیکنند که چه تاثیر بدی ممکن است بر ذهن و ناخودآگاه شما بگذارد. آنها فیلم مسابقات خود یا قهرمانان رشته خود را نمیبینند و تصویرسازی ذهنی انجام نمیدهند و خود را تحلیل نمیکنند ولی اسم بازیگران و فیلمهای زیادی را میدانند.
کارگردان فیلمها تلاش میکنند که فیلمهایی رو بسازند که عموم جامعه که در سطح پایینی هستند را در بر بگیرد. مثلاً فیلمهای مربوط به خیانت، عشق و عاشقی، طنز و سرگرم کننده، فیلمهای غمگین، دردهای جامعه، خیالبافی آینده و ... اینها طرفداران بیشتری دارند.
اما در این بین فیلمهای موثر و تاثیرگذاری هستند که میتوانند به ذهنیت شما کمک کنند و درسهای مفیدی از آنها بگیرید.
⛔ جر و بحثها و درگیریهای بیهوده با خانواده، دوستان، اطرافیان و یا همتیمیها:
یک حکایت جالب برای شما تعریف میکنم:
از یک پیرمرد 120 ساله سوال میپرسند که: چطور است شما در سن 120 سالگی همچنان سالم هستید؟ اصلاً راز 120 سال زندگی شما چیست؟
پیرمرد جواب میدهد که: من تا حالا با کسی جر و بحث نکردهام؟
اون شخص میپرسد: آخه مگه امکان داره که تا حالا با کسی جر و بحث نکرده باشید؟ (بحثهای سیاسی، اقتصادی، خانوادگی، شخصی، دینی و مذهبی، فرهنگی و ...)
پیرمرد که تا حالا با کسی جر و بحث نکرده پاسخ میدهد که: باشه هر چی تو میگی درسته، حق با توئه. ???
من باید اعتراف کنم که:
در 100% جر و بحثهایی که کردم شکست خوردم.
چون یا طرف مقابل را قانع نکردم، اگر قانع کردم کلی انرژی و تمرکز هدر دادهام، یا طرف مقابل اصلاً نخواسته که قانع شود و خیلی بیمنطق شده، یا اصلاً من اشتباه کردهام و با بحث کردن بر اشتباه خودم پافشاری کردهام و در نهایت این انرژی و تمرکز من بوده است که تحلیل رفته است.
بزرگی میگه: هیچ وقت با یک احمق بحث نکن، چون وقتی کسی از بیرون شما را ببیند نمیدونه که کدوم احمق اول بحث رو شروع کرده است.
این را هم اضافه کنم که این جمله بالا رو در مورد هر کسی به کار نگیرید.
من مخالف صحبت کردن و مذاکره و گفتگو و موافقتها و مخالفتها نیستم و اتفاقاً اینها باعث رشد و خلاقیت میشود.
⛔ خیابان گردی، وب گردی بر وزن ولگردی، پیج گردی، یوتیوب گردی حواشی ناب و خالصی هستند:
اینها با پنبه سر شما و اهدافتان را میبُرد بدون اینکه فعلاً دردی را احساس کنید یا خونی از شما بریزد.
چه کامنتی بذارم؟ برم ببینم کامنتها چی گفتن؟ فلانی چندتا فالوور داره؟ چه کسانی رو فالو کرده؟ این پست را برای چه کسانی بفرستم؟ استوریهای مردم چی هست؟ اکسپلور چخبره، باید زیروروش کنم؟ همه رو از دم لایکککککک کنم و ...
همه اینها حواشیای هستن که ساعتها و روزها و هفتهها و ماهها و سالها و عمرمان را میگیرد، انرژی و تمرکز ما را میدزدد بدون اینکه خیلی متوجه باشیم و بعد شاکی میشویم که چرا انرژی یا تمرکز یا خلاقیت بالایی نداریم.
دو تا نکته به شما میگویم که واقعاً ترسناک هستند:
1️⃣ هیچ پست و استوری و فیلم و حرف و رفتار و اطلاعاتی که تا حالا دیدید یا شنیدید یا خوندید یا از شما سر زده، بطور کامل از ذهن و حافظه شما حذف نشده و نخواهد شد. تمامی اطلاعات در ذهن و حافظه شما ثبت و ضبط گردیده است اما سیستم مغزی شما به بخش قابل توجهی از آنها اهمیت نمیدهد ولی در اعماق ذهن و حافظه موجود است.
طبق قانون انرژی:
انرژی نه به وجود میاد و نه از بین میره، فقط از حالتی به حالت دیگهای تبدیل میشود.
فکر و عمل و دیدن و شنیدن و خوندن شما هم یک انرژی است و وقتی که شما این انرژیها را بیرویه و بیهدف تولید و مصرف میکنید در نهایت یک ذهن چاق و سنگین رو برای خوتان میسازید. برای همین است که من همیشه تاکید میکنم که کمتر در فضای مجازی بچرخید چون ذهن و حافظه شما برای پردازش و دستهبندی آنها انرژی زیادی را مصرف میکند و بالاخره مغز شما متوجه نمیشود که کدام اطلاعات برای شما مهمتر است.
2️⃣ این تصور باطل رو هم نداشته باشید که که اگر ساعتهای زیادی را در محتواهای مثبت و انگیزشی در فضای مجازی میچرخید پس کار درست و بجایی انجام میدهید و شما رشد خواهید کرد. این کار، هم ذهن شما را سنگین میکند و هم اجازه عملگرایی را از شما میگیرد (احتمالاً بارها تجربه داشتید)، و اینکه بطرز وحشتناکی تمرکز شما را از روی خودتان برمیدارد و اراده شما کاهش مییابد چون مغز تصورات باطلی را پیدا میکند. چون داستان موفقیت یک نفر را در یک دقیقه تعریف میکند،
شما دقت کنید که در یک فایل یک دقیقهای که میشود ساعتها راجبش صحبت کرد و سالها آن را زندگی کرد را در یک دقیقه به شما میدهند و شما در یک ساعت 60 زندگی و داستان انگیزشی را میبینید، اینجا اراده و عملگرایی خود را از دست میدهید.
یک نکته مهم:
گاهی اوقات برخی از ورزشکاران هستند که آنقدر به برخی حواشی پرداختهاند که آن را به یک عادت و یک سبک زندگی تبدیل کردهاند که باید انجامش دهند و به خودشان حق میدهند که آن را انجام دهند.
در نهایت ورزشکار عزیزی که از خیلی از لذتهای زندگی گذشتهای و با تمام وجودت در حال تمرین و ساختن بدن و تکنیک و تاکتیک آمادهای هستی، مراقب این حواشی باش و آنها را مدیریت کن تا رشد و پیشرفتت چند برابر تاثیرگذار و نتیجهبخش باشد.
رضا خزایی هستم مربی خصوصی آمادگی ذهنی برای قهرمانان.
در پناه الله یکتا همیشه بیشتر و بهتر از خودمان باشیم
اگر نظر یا نکته ای هست بنویسید
ایمیل شما نمایش داده نمیشود