به جرأت می توان گفت که تنها عاملی که ورزشکار را از هر گونه موفقیت دور می کند دیدن بهانه ها، ساختن بهانه ها، گوش دادن به بهانه ها، توجه به بهانه ها و کلا بهانه در آوردن است. گاهی اوقات ورزشکار بهانه هایی را می‌ سازد که دنبال اهدافش نرود، گاهی اوقات بهانه هایی را می سازد که چرا با اینکه دنبال اهداف اش رفت اما به آن نرسید؟!!

ساختن بهانه، ساده ترین کار برای ورزشکارانی است که نمی خواهند که به قهرمانی برسند، و تایید شدن آن نیز توسط اطرافیان به راحتی صورت می گیرد. به عنوان مثال اگر من با دوستم در مورد بهانه هایی که دارم صحبت کنم او نیز خیلی راحت بهانه های مرا تایید می کند. به عنوان مثال اگر من از بی امکاناتی و شرایط بد اقتصادی بگویم، او هم در جواب آن را تایید می کند و با من هم درد می شود، اگر من از شرایط سخت خانوادگی حرف بزنم، او هم در تایید آن با من همراه می شود. در کل بهانه های همدیگر را تایید می کنیم و همین باعث می شود که ما خودمان را پشت دیوار محکم بهانه ها پنهان کنیم و بهانه ها برای ما به باورهایی تبدیل شوند که واقعا حق داریم موفق نشویم و اصلا نمی شود که موفق شد.

وقتی که دنباله رو بهانه باشیم باید نظاره گر موفقیت دیگران شویم. آنهایی که برای خود بهانه ای نیاوردند و فقط روی خودشان حساب کردند. آنهایی که مسئولیت پذیر بودند و مسئولیت موفقیت یا عدم موفقیت خودشان را به عهده گرفته اند.

یکی بهترین راه های از بین بردن بهانه ها همین مسئولیت پذیری است. اگر ورزشکاری سهم خود را در قهرمان شدن یا نشدن بپذیرد و خودش را مسئول قهرمانی خودش بداند، راهی برای بهانه ها باقی نمی ماند. یعنی من به عنوان یک ورزشکاری که می خواهم قهرمان شوم یعنی اراده کرده ام که قهرمان شوم، چه وظیفه ای دارم و چه کارهایی باید انجام بدم و چه کارهایی را نباید انجام بدم تا قهرمان شوم؟

اگر من به وظیفه ام عمل کنم یعنی قبول مسئولیت کرده ام و تمام سهم خودم را پرداخت کرده ام. اما اگر منتظر جامعه باشم تا تغییر کند، منتظر والدین و مربی باشم تا اقدامی کنند، مطمئنن آنها تغییری نخواهند کرد.

هیچ بهانه ای در دنیا وجود ندارد که تاکنون کسی دچار آن نشده باشد، ولی فقط افراد کمی توانسته‌ اند که از آن عبور کنند. بنابراین تمام بهانه ها تکراری است و کسی نمی تواند ادعا کند که: بهانه من کاملا منطقی بوده است.

برای اینکه مسئولیت صد در صدی را بیشتر درک کنید یک فرمول عالی را به شما آموزش می دهم:

E + R = O

راه و بهانه 

  • Event همان رخداد یا اتفاقی است که در دنیای بیرون به وجود می آید و ما کنترلی بر روی آن نداریم مثل کرونا، ناداوری، برخی آسیب دیدگی ها، قرعه سخت، تاخیر در مسابقات، رفتار مربی و والدین و اطرافیان، قوانین مسابقات، و غیره.
  • Reaction همان واکنش ما به اتفاقاتی است که در دنیای بیرون رخ داده و کنترل آن کاملا در اختیار ما است. مثل تمرین در دوران کرونا، تلاش هوشمندانه در ناداوری یا قرعه سخت، آماده سازی برای پیشگیری از آسیبهای ورزشی، رفتار متقابل و درست در قبال اطرافیان، وفق دادن خود با شرایط و اتفاقات و پیدا کردن فرصت.
  • Outcome همان نتیجه ای است که از اتفاق بیرونی و واکنش درونی دریافت می کنیم. یعنی کسی که در دوران کرونا تمرین نکرده باشد مطمئنن با اضافه وزن یا نا آماده بودن مواجه می‌شود، کسی که در ناداوری و نا مهربانی نا امید شود مطمئنن از رویاهایش دور می شود، کسی که از چالش ها (مثلا قرعه سخت) انگیزه بگیرد و آن را فرصتی بداند که با عبور از آن می تواند پیشرفت کند خب طبیعتا به نتایج درخشانی خواهد رسید.

اتفاقات در دنیای بیرون غیر قابل کنترل است. اما واکنش ما نسبت به آن اتفاقات کاملا تحت کنترل ما است. اگر ما نتوانیم واکنش مان را نسبت به آن اتفاق درست کنیم، این رخدادها یا اتفاقات هستند که زندگی ما را تحت کنترل می گیرند و ما نمی دانیم که زندگی و آینده ما به کجا می رود. اتفاقات بیرونی می توانند شامل موارد زیر باشند:

  1. شرایط جوی مثل بارندگی، سرما یا گرما.
  2. حق خوری یا ناداوری یا نامهربانی.
  3. نبود یا کمبود امکانات و شرایط خوب برای تمرین.
  4. شرایط بد اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی کشور.
  5. والدین، که معمولا برخی ورزشکاران ادعا می کنند که آنها را درک نمی کنند.
  6. استعداد ورزشکاران که باید آن را کشف کنند.

همه اینها ثابت و غیرقابل تغییر هستند. اما واکنش ورزشکار نسبت به آنها می تواند کاملا انعطاف پذیر و قابل تغییر باشد.

شما از این فرمول و از این شرایط غیرقابل کنترل چگونه استفاده می کنید؟

اکثر ورزشکاران همیشه فکر می کنند که بهترین خودشان بوده اند و در شرایطی که قرار داشتند راهی جز آن چیزی که بوده اند، نمی توانستند که باشند. آنها این تصور را دارند که اگر کسی دیگر نیز جای آنها بود، یا به همان نتایج می رسید یا بیشتر از این توانایی رشد و پیشرفت را نداشتند.

حالا اگر من به عنوان یک ورزشکار هادی ساعی را به جای خودم قرار دهم، آیا هادی ساعی هم همان رفتاری را انجام می دهد که من الان دارم انجام می دهم؟ آیا کیفیت تمرینات هادی ساعی مانند تمرینات من بوده است؟ هادی ساعی در طی شش ماه اردو نشینی حتی یکبار هم خانه نرفته بود، هادی ساعی هیچ مکملی را مصرف نکرده بود، هادی ساعی در سخت‌ترین فشارها به المپیک رفت، هادی ساعی در حالیکه نقره المپیک را به دست آورده بود و بهانه‌های بسیاری داشت که به طلا نرسد اما با تمام وجود طلای المپیک را کسب کرد.

راه و بهانه

حالا اگر کسی که می خواهد به عنوان یک قهرمان واقعی شناخته شود باید در شرایط سخت و مسائل بزرگ صبر و امیدواری را به خرج دهد و بدون گله و شکایت تلاش کند تا به موفقیت‌هایی که می خو‌اهد برسد.

برای رسیدن به قهرمانی راه ها و بهانه های مختلفی وجود دارد. اما بهانه ها بیشتر است. دلیل بیشتر بودن بهانه ها نه به خاطر اینست که واقعا بهانه ها بیشتر است بلکه به خاطر اینست که ورزشکاران بیشتر سراغ بهانه ها می‌روند. راه قهرمان شدن و بهانه قهرمان نشدن برای همه مشخص است.

اگر راه قهرمانی فقط یک راه باشد آن تلاش است، اگر راه قهرمانی فقط دو راه باشد آن تلاش و تلاش است، اگر فقط سه راه باشد آن تلاش و تلاش و تلاش است.

ورزشکار راهی جز تلاش ندارد، تلاش دوباره و دوباره و دوباره و ... تلاشی که با باور و ایمان به خودمان و خداوند همراه باشد، تلاشی که با فکر و جسارت همراه باشد، تلاشی که با تحقیق و مشورت و فعالیت ذهنی و جسمی همراه باشد، این تلاش‌ها راه را برای ما نمایان می کند و ما می توانیم که به اهدافمان نزدیک شویم و نهایتا به آن برسیم.

هیچ مسئله ای در جهان نیست که راهی برای حل آن وجود نداشته باشد. شاید بشر راه آن را نداند اما این دلیل بر این نیست که واقعا راهی وجود ندارد.

و هیچ وقت جهان بدون مسئله نخواهد بود. در واقع هیچ وقت ورزشکار بدون چالش و مسئله نخواهد بود حتی اگر در اوج آمادگی باشد.مگر زمانی که دست از رقابت و مسابقه بردارد.

یه جمله زیبا از جان وودن مربی افسانه ای بسکتبال هست که میگه: رقیبان بهانه های شما را باور نمی کنند و دوستان به آن نیازی ندارند.

راه و بهانه

اگر کمی در این جمله تأمل کنیم واقعا رقبای ما از اینکه ما آسیب دیده باشیم یا وانمود کنیم که آسیب دیده ایم، شرایط بدی داریم یا بهانه بیاوریم که شرایط بدی داریم، کمتر تمرین نمی کنند، شاید بیشتر هم تمرین کنند. همینطور دوستان و اطرافیان ما هم نیازی به بازگو کردن بهانه های ما ندارند.

بهانه ها فقط توجیهی اشتباه برای خود ورزشکار است.

پس چرا اغلب ورزشکاران بهانه هایی را برای خودشان می سازند؟

چون می خواهند که به آرامش لحظه‌ای برسند. در واقع برخی ورزشکاران هستند از روزها یا هفته‌ها و یا ماه‌ها قبل بهانه هایی را برای خود آماده می کنند تا در صورت شکست یا موفق نشدن، برای آرامش لحظه ای خود از آن استفاده کنند. این در حالی است که:

رقیبان شما بهانه های شما را باور نمی کنند و دوستان تان به آن احتیاجی ندارند.

پس مسئولیت قبول کنید و از تمام توان تان برای موفق شدن استفاده کنید.

یه جمله فوق العاده از ابوعلی سینا که در اکثر کتاب های علوم رفتاری هم به کار رفته است، که می گوید: کسی که برای یک اشتباه خود هزار دلیل بیاورد در مجموع هزار و یک اشتباه کرده است.

این جمله واقعا فوق العاده است. بالاخره همه ما ممکن است که اشتباهاتی را انجام بدهیم یا اشتباهاتی را انجام داده باشیم. پس دلیلی نمی شود که برای هر اشتباهی که انجام داده ایم، دلیل یا دلایل و توجیهات متعددی را بیاوریم که:

راه و بهانه

  • شرایط جوی مناسبی برای مسابقه نبود.

  • شرایط مالی و خانوادگی ضعیفی دارم.

  • استعداد کافی در این رشته ندارم.

  • باهوش نیستم.

  • شرایط آمادگی خوبی نداشتم یا آماده نبودم.
    امکانات ضعیفی دارم.

  • مربی سطح بالایی ندارم.

  • اشتباه مربی بود که من شکست خوردم.
    داوران حقم را خوردند.

  • توی این شهری که زندگی می کنم مگه میشه پیشرفت کرد.

  • توی این مملکت مگه میشه.

  • خستگی، ترس، آسیب.

  • عدم حمایت از سوی جامعه، والدین و مسئولین.

  • بدشانس هستم.

  • سنم بالاست.

  • رقیبان سرسختی دارم.

  • و ...

    اما وقتی که حسن یزدانی، بهمن عسگری، حمید سوریان، کیانوش رستمی، علی دایی، حسین رضا زاده را جای خودمان بگذاریم، آنها هیچ وقت هیچکدام از اینها را بهانه ها را قبول نداشتند، بلکه از اینها به عنوان یک چالش ورزشی و یک فرصت استفاده می کردند و برای همین است که به چنین موفقیت های بزرگی رسیده اند.

    در کدام یک از بهانه های بالا مسئولیت پذیری وجود دارد. تمام اینها اتفاقات بیرونی هستند. به نظر من حتی خستگی و آسیب هم اتفاقات بیرونی هستند. چون خیلی از قهرمانان و اسطوره ها را دیده ایم که با وجود خستگی خیلی زیاد یا با وجود آسیب دیدگی جدی، متوقف نشده اند بلکه جسورتر و قدرتمند تر شده اند و نتایج غیرقابل تصوری را کسب کرده اند.

    شما در مواجهه با این بهانه ها چکار می کنید؟

    آیا در زمان اوج خستگی باز هم می خواهید که ادامه دهید؟ آیا در زمان آسیب می خواهید که بلند شوید؟ آیا در مقابله با حریفان خیلی قوی می خواهید که از تمام وجودتان استفاده کنید؟

    تصمیم با شماست. می توانید برای خودتان بهانه بسازید، بهانه های کاملا درست و منطقی (البته از نظر ورزشکاران عادی).

    راه های از بین بردن بهانه ها:

راه و بهانه

یکی از بهترین راه هایی که باعث می شود که ورزشکار بهانه های کمتری را در ذهن خودش بوجود آورد اینست که در مورد بهانه ها با کسی صحبت نکند. یعنی حتی اگر بطور واضح داور حق شما را خورد شما سعی کنید که کمتر در مورد آن صحبت کنید یا اصلا صحبت نکنید، اگر در فقر مالی شدیدی قرار دارید در مورد آن صحبت نکنید که فقیرتر شوید، در اوج خستگی و آسیب متوقف شدید به خودتان بگویید که باید ادامه می دادید. این کارها برای این نیست که بخواهم به شما آسیب بزنم بلکه برای اینست که اراده ای قوی در شما بسازم.

یکی دیگر از راههای از بین بردن بهانه ها اینست که قبول کنیم که بهانه داریم. یعنی بهانه های خودمان را بشناسیم. برای اینکه بهانه های خود را بشناسید باید آن را بنویسید و در مورد آن با خودتان صحبت کنید.

از شما دوست عزیز درخواست می کنم که یک قلم و کاغذ بردارید و بهانه هایی که برای تمرین و رقابت داشته‌ اید را یادداشت کنید. بهانه های شما می تواند شامل بهانه های بالا به علاوه خواب و استراحت نادرست که باعث بازدهی پایین شما در تمرین و رقابت شده است، تغذیه غیر اصولی که باعث پایین آمدن کارایی شما در تمرین و رقابت شده است، بزرگ جلوه دادن آسیب‌ها، ترس و خیلی عوامل دیگر باشد. عواملی که اگر الگوی ورزشی تان جای شما بود هیچوقت از آنها استفاده نمی کرد، و بجای آن کارهایی را انجام می داد که منجر به موفقیتش شود.

لطفا وقت بذارید و از نوشتن آنها اصلا خجالت نکشید چون "نوشتن آنها اولین قدم برای حل و برداشتن آنهاست". چون گاهی اوقات بهانه ها آنقدر پیش پا افتاده و ساده هستند که حتی نوشتن آن هم خجالت آور است.

نوشتن بهانه ها اولین قدم برای حل کردن و برداشتن آنها است.

راه و بهانه

فکرهایی که باعث می شود شما را از نوشتن بهانه ها منصرف کند اینست که: این کار که فایده ای ندارد، من که بهانه ای ندارم، اینها بهانه نیست واقعیت هستند، یا اینکه اگر بنویسم اذیت می شوم و غیره.

حالا که بهانه هاتون را نوشتید می بینید که خیلی از آنها را می توان با یک اقدام ساده حذف کرد، تعدادی از آنها به دلیل کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس بوده ‌است، بعضی از آنها به دلیل نداشتن باور قهرمانی و ذهن قهرمان بوده است. و وقتی که دلیل بهانه آوردن خود را پیدا کردید حالا به دنبال راهی برای رسیدن به اهدافتان بگردید که همانطوری که گفتم راه فقط تلاش ذهنی و جسمی با باور داشتن به خودت و خداوند است. حالا این راه را پیدا کنید.

در نتیجه بهانه های خودتان را بشناسید و قبول کنید که بهانه داشتید تا بهتر بتوانید که آن را از بین ببرید.

رضا خزایی هستم مربی خصوصی آمادگی ذهنی برای قهرمانان.

در پناه الله یکتا همیشه بیشتر و بهتر از خودمان باشیم.