تفاوت فکر با باور چیه؟

روزانه حدود 60.000 رشته فکری از مغز و ذهن ما عبور می‌کند که مغز ما با توجه به داشتن سیستم RAS بخش بسیار زیادی از آن را فیلتر می‌کند (یعنی نادیده می‌گیرد). مغز اینجا به افکاری توجه و تمرکز می‌کند که از قبل برای ما مهم بوده است و یا خیلی بیشتر آن را تمرین و تکرار کرده‌ایم.

اما باور یک فکری است که ما آن را به شکل‌ها و نشانه‌های مختلفی تمرین و تکرار کرده‌ایم و بهش قدرت، تمرکز و احساسات مختلفی داده‌ایم و در جهت آن رفتار کرده‌ایم.

ما در دنیای افکارمان کارهای مختلفی را انجام می‌دهیم: ممکنه قتل کنیم یا به دیگران کمک کنیم، خودکشی کنیم یا خودسازی، قضاوتهای اشتباهی در مورد دیگران داشته باشیم، اهداف بزرگ و ارزشمندی در افکارمان داشته باشیم، قصد زیان رساندن و انتقام گرفتن از بقیه را داشته باشیم و کلی افکار خوب و بد را در ذهن‌مان عبور داده باشیم. اما ما هیچ کدام از آنها نیستیم.

ما آنی هستیم که به باورمان تبدیل شده است.

ما انسانها می‌توانیم افکار خوبی داشته باشیم اما خلاف آن عمل کنیم.

ما انسانها می‌توانیم حرفهای خوبی بزنیم اما اعمال زشتی داشته باشیم.

ما انسانها می‌توانیم اعمال خوبی داشته باشیم اما قصد و نیت بدی پشت آن داشته باشیم.

و همه اینها از باوری نشأت می‌گیرد که سالها روی آن با تکرار، تمرین، تمرکز، انرژی و احساس روی آن کار کردیم و دیگه نمی‌توانیم برخلاف آن عمل کنیم.

پس اگر از برخی اعمال یا رفتار یا نتایج زندگی راضی نیستی، دنبال تغییر ریشه باش و ریشه همان باورهای عمیق است.

در افکار آگاهانه که شاید کمتر از 5 درصد و حتی کمتر از یک درصد از زندگی انسانها را رقم می‌زند، همه به دنبال اهداف خوب، موفقیت، روابط خوب، قهرمانی، کسب و کار بزرگ، کمک رسانی و غیره هستند اما در واقعیت اتفاقات دیگری را تجربه می‌کنند و این ناشی از باورهای عمیقی است که طی سالها ساختن. الان زمانش رسیده که از درونت یک قهرمان بسازی.

من رضا خزایی در دوره وان چمپیون اطلاعات، تمرینات، قوانین و باورهای درست و غلطی را بهت گفتم که با تغییر آن هم زندگی ورزشی و هم زندگی شخصی بطور کامل تغییر می‌کند.