طرز فکر و باور قهرمانان بزرگ؟

طرز فکر و باور قهرمانان بزرگ چگونه بوده است که به قهرمانی و افتخارات بزرگی رسیده اند؟

.

برای جواب به این سوال می خواهم "پرده از یک راز بزرگ بردارم" که مطمئن هستم همین جواب کوتاه می تواند کُدهایی به شما بدهد که براحتی جواب خیلی از مسائل دیگر را پیدا کنید.

برای موفقیت در هر کاری یکسری قوانین و اصولی وجود دارد که تنها با رعایت درست آنها می توان به موفقیت رسید. مثلا قوانین ثروت، قوانین ارتباطات، قوانین قهرمانی و ... و آن دسته از افرادی که می بینید موفق شده اند یقینا و قطعا آن قوانین را شناخته اند و باور کرده اند و در جهت آن عمل کرده اند که به موفقیت رسیده اند. هر چند که وقتی شما یک کاری را با تمام وجود باور کنید امکان ندارد که در جهت آن عمل نکنید.

نکته مهم:

برخی افراد بطور آگاهانه این قوانین را شناخته اند و به آن عمل کرده اند و برخی بصورت ناآگاهانه آنها را شناخته اند و به آن عمل کرده اند و برخی هم بصورت آزمون و خطا آنها را شناخته اند و به آن عمل کرده اند و به موفقیت های بزرگی رسیده اند.

حالا قهرمانان و اسطوره های ورزشی ابتدا قوانین یا قانون (با باور کردنِ یک قانون قهرمانی هم می توان قهرمان شد) قهرمانی را شناخته اند و سپس با تمام وجودشان آن را باور کرده اند و تمام طرز فکرشان را براساس آن برنامه ریزی کرده اند تا به موفقیت و قهرمانی رسیده اند.

شاید الان بپرسید که: قوانین قهرمانی چه چیزهایی هستند؟

من این سوالِ شما را به خودتان بر می گردانم و از شما می پرسم:

قوانین یا قانون قهرمانی از نظر شما چه چیزهایی هستند؟

همین که بگویید "تلاشِ زیاد". من در ادامه می گویم:

پس تا جایی که می توانید تلاش کنید و خیلی بیشتر از مهمترین رقبایتان تلاش کنید، خیلی بیشتر از تصورتان تلاش کنید.

آیا این قانون را به خوبی باور کرده اید؟

به اندازه ای که باور کنید تمرین و تلاش می کنید یا بهتر بگویم که:

به اندازه ای که باور کنید که می توانید قهرمان شوید به همان اندازه تلاشِ با کیفیت انجام می دهید.

مشکل اینجاست که خیلی ها از روی تنبلی، ترس، تردید و بهانه باوری را می سازند که آن ها را قهرمان نمی کنند تا تلاشِ زیادی را انجام ندهند و این برخلاف قوانین یا قانون قهرمانی است.

طرز فکر و باور قهرمانان بزرگ به این شکل بوده است که آنها نگاه بیرونی یا توقع و انتظار بیرونی نداشته اند، آنها فقط به درون خودشان نگاه کرده اند و خودشان باور داشته اند که به هر چیزی که می خواهند برسند باید از درونِ خودشان برسند. آنها بدون توجه به استعدادی که داشته اند یا نداشته اند، بدون توجه به پول و امکاناتی که داشته اند یا نداشته اند، بدون توجه به حمایت هایی که شده اند یا نشده اند، بدون توجه به شرایط خوب یا بدی که داشته اند، فقط و فقط سرسختانه و با باور قهرمانی و طرز فکر درست تمرین کرده اند. وقتی که به این شکل تمرین کرده اند حالا استعدادشان هم شکوفا شده است، حالا امکانات خوب هم سراغ شان می آید، حالا شرایط شان هم بهتر می شود. آن وقت است که بعضی ها هم می گویند که فلانی شانس آورد یا فلانی استعدادِ ذاتی داشت یا پول و امکاناتِ زیادی داشت. چقدر این حرف خنده دار و گاهی اوقات عصبانی کننده است.

حالا به نظرتان چرا این گونه می شود؟ چون این دنیا قانون دارد که یکی از مهمترین آن:

قانون "از ما حرکت و از خداوند برکت" است.

وقتی که ما با باور و ایمان به غیب (چیزی که نمی بینیم اما بهش باور داریم) حرکت می کنیم برکتی هم به ما داده می شود. این را نمی شود توضیح داد چون برکت از جانب خداوند است و خداوند از راههایی و از جاهایی به ما برکت می دهد و برکت داده است که ما اصلا فکرش را نمی کردیم. اما به شرطی که اول حرکت از طرف ما و با باور انجام بگیرد.

این فایل ارزشمند را حتما ببینید